بارانباران، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

من و مامان

بدترین روز زندگی مامان و بابا

 تا عمر دارم یادم نمی ره که دختر کوچولوی من بی حال روی دستم افتاد. از اینجا شروع شد که دقیقا شب یلدا بود و ما خونه خانواده باباییش دعوت بودیم . باران خانوم دچار ببخشید بیرون روی و استفراغ شد . بعد از دکتر رفتن و گرفتن سرم تب قطع شد و ساعت 3 بعد از نیمه شب به خانه اومدیم و حالش بهتر شده بود. اما دوباره فردا بود که دوباره شروع شد و مارو روانه بیمارستان کرد به نظر نزدیکان به اون داروی گیاهی دادم اما فایده ای نکرد و بدتر شد طوری که دوباره و این بار بیمارستان رفتیم و دختری حسابی آب بدنش کم شده بود و بیحال بود. دوباره شبونه دکتر رفتیم و کمی بهتر شد اما از بس که بیرون روی پیدا کرده بود آب از بدنش دفع می شد. فردا صبح دوباره دکتر رفتم و دخ...
21 بهمن 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و مامان می باشد